ترس و تهدید و ارعاب, در انسان ها عامل تربیت نیست; یعنی استعدادهای هیچ انسانی را از راه ترساندن, زدن, ارعاب و تهدید نمی شود پرورش داد. همان طور که یک غنچه گل را نمی شود به زور به صورت گل درآورد; مثلاً یک غنچه را بکشیم تا گُل بشود یا نهالی را که به زمین کرده ایم و می خواهد رشد بکند, با دست خودمان بگیریم به زور بکشیم تا رشد بکند. فقط از راه طبیعی که احتیاج دارد به قوه زمین, خاک, آب و هوا, نور و حرارت [رشد می کند] همان هایی را که احتیاج دارد باید به او بدهیم, خیلی هم با لطافت و نرمش و ملایمت یعنی از راه خودش تا رشد بکند. این نوع رشد را ما در حلی دو دوره ی 22شاهدش هستیم.
برخی تربیت های امروز, مسخ کردن انسان از نوع فرمیکا ساختن [شکل دادن] از چوب و اخته کردن گوسفند است; یعنی براساس کشیدن برخی رگ های روحی براساس شکل دادن, قالب ساختن و در قالب ریختن است. حال آن که تربیتِ صحیح اساسش این است که شکل ندهد و در یک قالب خاص نریزد.
این تربیت صحیح در حلی دو دوره ی 22 به وضوح قابل دیدن است.